انسانی که در روی زمین وطن خود را گم کرده ...
|
|
بسم الله الرحمن الرحیم
بچه ی خردسالی که شهر و خانه اش را گم کرده ، تو اگر دائم سر او را با اسباب بازی های جذّاب و شیرینی های رنگارنگ گرم کنی ؛ تا یادش رود که گم شده ، او همچنان در این گم ماندن ،بزرگ می شود و دیگر دنبال خانه اش هم نمی گردد و با تو و خانه ی تو انس می گیرد و شهر و خانه اش ، حتی نام خانوادگی اش را هم از یاد می برد .
انسانی که در روی زمین عالم معنا را گم کرده ؛ وقتی با اسباب بازی های متنوع و جاذبه های هزار رنگ دنیا ( در نوجوانی با پول و مدهای لباس و .. در جوانی با زیبایی هیکل و ماشین و خانه و مقام و ...و در میانسالی با بچه ها و داماد و نوه و...) سر او را گرم می کنند ؛ او غرق دراین بازی ها می شود و مأموریت خود را و وطن اصلی خود را کاملا از یاد می برد و.....
تا روزی که به پیری و مریضی و احتضار می رسد و ... اجل مهلت نمی دهد ؛ باید برگردد ، اما
با کدام توشه ی راه برگردد ؟!!.
ادامه مطلب |
سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:وطن , خانه , جوانی , پیری ,, |
|
|
|